اگر حتی یکبار با کسانی که سرسختانه با هر گونه تعاملی با آمریکا مخالفت می کنند گفتگو کرده باشید قطعا شنیده اید که ابتدا به کودتای 28 مرداد اشاره می کنند و سپس تاریخچه دشمنی آمریکا با ایران را مرور می کنند. البته اگر به آنها بگویید که روسیه جنایت های به مراتب بیشتری انجام داده اند می گویند: قبول، اما او امروز دوست ماست ولی جمهوری اسلامی  به لحاظ عقیدتی و ایدئولوژیک با آمریکا اختلافاتی دارد که هرگز قابل حل نیست.

 

اما حقیقتا منظور از اختلافات ایدئولوژیک چیست؟ آمریکا به عنوان نماد و سمبل نظام سرمایه داری شناخته می شود. نظامی که در آن به لحاظ اقتصادی همه چیز به دست بازار آزاد سپرده می شود و دولت با شانه خالی کردن از هر وظیفه ای (تامین فرصت های برابر در آموزش، درمان، اشتغال و . ) خود را تنها پاسدار سرمایه ها می داند. به علاوه سرمایه داری رادیکال بر کاهش مالیات ثروتمندان با هدف تشویق آنها به سرمایه گذاری و تولید بیشتر تاکید می کند.

 

اگر همین چند جمله ساده را برای توصیف نظام آمریکا بپذیریم حقیقتا این سوال مطرح می شود که کشوری مانند ایران که تمامی جناح های ی آن بر خصوصی سازی در تمامی حوزه ها و به ویژه درمان و آموزش تاکید می کنند، از تشکیل سندیکاهای مستقل کارگری جلوگیری می کنند، با سرکوب اعتراضات کارگران همراهی نشان می دهند، از هر نوع تشکل یافتگی جامعه ممانعت می کنند و مسئولینش به صراحت می گویند وظیفه دولت راه سازی و خانه سازی نیست و اینها باید توسط خود مردم انجام شود (بخوانید بخش خصوصی بسازد و مردم پولش را بدون حمایت دولت بدهند)، چگونه می تواند با ایدئولوژی سرمایه داری آمریکا مشکل داشته باشد. اگر کشورهایی مانند کوبا و کره شمالی با آمریکا مخالفت می کنند و دلیل آن را ضدیت با سرمایه داری عنوان می کنند در عمل نیز از سرمایه داری دوری می کنند و حداقل تحصیل و درمان رایگان را برای همه مردم فراهم می کنند.

 

در آمریکا هستند تمداران مهم و تاثیرگذاری مانند برنی سندرز یا الیزابت وارن که با حمایت از درمان و آموزش رایگان و همچنین تشکیل تشکلات کارگری برای افزایش حداقل درآمد و تامین حقوق کارگران، چرخ دنده های خشن نظام سرمایه داری را به نفع طبقات پایین کُند می کنند و سعی می کنند با افزایش مالیات اقشار پردرآمد منابع لازم برای برنامه های حمایتی خود را تامین کنند. اما در ایران حتی یک چهره شناخته شده ی به این موضوعات اشاره نمی کند و اگر از چند رفتار پوپولیستی و ابراز همدردی ظاهری با محرومین بگذریم ( که برخی حتی زحمت همین نمایش را هم به خود نمی دهند) همه در خصوصی سازی (بخوانید خودمانی سازی) و رها کردن مردم همداستان هستند. جالب تر اینکه در ایران صاحبان مشاغل و سازمان های ثروتمند (مانند آستان قدس، پزشکان، بازرگانان، صاحبان املاک و خانه های خالی و .) اصلا مالیات نمی دهند و دولت نیز حتی در شرایط سخت اقتصادی و کسری بودجه شدیدی که گرفتار آن است تمایلی به اخذ مالیات از آنها نشان نمی دهند.

 

با کمی دقت در رفتار گروه های ی مختلف به خوبی متوجه می شویم که در ایران اگر اختلاف نظری وجود دارد بر سر تقسیم منافع حاصل از نظام سرمایه و خصوصی سازی اموال ملی است وگرنه کسی با اصل موضوع مشکلی ندارد.

 

به نظر می رسد ما با مهم ترین ویژگی دولت آمریکا مشکلی نداریم و احتمالا اختلاف حل نشدنی ما با آنها این است که آمریکایی ها به اندازه ما در پیاده سازی ت های نئولیبرال جدی نیستند و در حمایت از نظام سرمایه داری افسار گسیخته عمل نمی کنند.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Luwanna وب آموزش afooshtehnatanz ZIBAMOHENNI1985 ساعت جی Hi Account توبة الله Megan جلوهِ ولایت خرید اینترنتی اسکوتر آلومینیومی میکرو